۱۳۹۲ اردیبهشت ۷, شنبه

کاچی:))

از صبح حسابی حوصلم تو خونه سر رفته بود و سعی کردم با خوراکیای مختلف خودم رو سرگرم کنم البته با توجه به اضافه وزن یک کیلو درماه!بعد همینطوری که دراز کشیده بودم حس کردم دلم یه چیز شیرین میخواد اول به فرنی فکر کردم و بعد دیدم نه اصلن دلم فرنی نمیخواد.....آها کاچی !ولی من که بلد نیستم آخه من چه مادریم این بچه فردا دلش کاچی بخواد من چیکار کنم و از اونجایی که مادر الکترونیکی هستم سریع یه سر به گوگل زدم و از میون اون همه دستور پخت اونی که زده بود برای یه نفرو انتخاب کردم ، پختنش ده دقیقه هم طول نکشید آرد و زعفرون و شکر و کره ، همه رو داشتم تو خونه البته فکر کنم آردشو زیاد تفت دادم چون خیلی پر رنگ شد .با خودم گفتم آماده که شد با پسته و پودر نارگیل تزیینش کنمو عکس بگیرم ازش. اما راستشو بخواین طاقت نیاوردم و همون سر گاز خوردمش خوب همش یه کاسه کوچولو بود !
البته اینم بگم تو کل مدتم عذاب وجدان اون همه کره و شکری که توش ریخته بودمم داشتم:)))

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر