۱۳۹۲ خرداد ۱۰, جمعه

بابا

بابا
بابا نوه کدخدا بود، اولین نوه پسری که بعد از چند سال خدا بهشون داده بود .کدخدا مرد خیری بود و از کارای خیرش آوردن دختر باجناقش تو سن نه سالگی توی خونه خودش و نامزد کردن اون واسه پسرش بود ، آخه باجناقش تو قمار همه ملک و املاکشو باخته بود و زنش به علت نامعلومی مرده بود و اونم برای اینکه دختر بیچاره بازیچه قمار بآبا نشه آورده بودش پیش خودش.
مادر بزرگ تعریف میکرد که کربلایی(پای پیاده رفته بود کربلا) یه کیسه برنج داشت واسه مسافرایی که تو راه میموندن و همیشه بهترین غذا رو براشون درست میکرد، بابا خیلی براش عزیز بود و وقتی پسرش جوون مرگ شد بابا براش عزیز تر شد اینقدری که به بچه هاش یعنی ما اجازه نداد بهش بگیم بابا و عمو صداش میکردیم.
من هیچ وقت ندیدمش ولی مرام و معرفتش شهره خاص و عام بود.بابا هم یه جورایی به اون رفته .تحصیلاتی نداره ولی بچه هاشو یه طوری بزرگ کرده که حرص مال دنیا رو نمیزنن و حواسشون به حلال و حروم زندگیشون هست.بابا خیلی اهل ابراز احساسان نیست ولی همه میدونن که ته تغاریش براش یه چیز دیگه است.هیچ وقت یادم نمیره روزایی رو که خسته از سر کار میومد و با پاهاش بامن و دختر عموم که اونم باباشو تو جنگ از دست داده بود الا کلنگ بازی میکرد.خیلی سعی کرد که حواسش به برادر زاده هاش باشه که احساس بی پدری نکنن و با وجود اون همه کاری که براشون کرد هیچ توقعی ازشون نداره.
آخرین باری که اشکشو دیدم روزی بود که داشت میرفت مکه و چقدر ناراحت بود از این که مامان رو نمیبرد با خودش ، چشاش سرخه سرخ شده بود و همش میگفت تو امانتی دست من چطوری بزارمت و برم!لحظه خداحافظی وقتی به منم نگاه کرد اشکاش اومد پایین گفتم که زیاد اهل ابراز احساساتش نبود ولی این جور موقع ها میشد فهمید که چه دل نازکی داره.
همیشه به بابایی(بابای پسته) میگم که دوست دارم مرام و معرفتت مثل بابام باشه و مال دنیا هیچ ارزشی برات نداشته باشه البته یه جورایی الان اینطوری هست.میدونم که الان چقدر نگران اینه که نتونه برای پسته بابای خوبی باشه ، نتونه آینده خوبی براش بسازه!الان بزرگترین دغدغدش آینده خانوادمونه و میبینم که چطوری از آرزوهاش میگذره که ما راحت تر باشیم، بابایی من ازت دورم ولی میفهمم که چقدر نگران و من و پسته ای ، روزا که باهاش حرف میزنم میگم که باباییش تو چه شرایط سختی کار میکنه و دوری ما رو تحمل میکنه تا ما راحت تر زندگی کنیم.
اما بابایی من میدونم با اون همه عشقی که به پسته وزندگیت داری ، بهترین بابای دنیا میشی:****

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر